کد مطلب:370018 شنبه 21 اسفند 1395 آمار بازدید:420

89: وآتنا فی الدنیا حسنة وفی الآخرة حسنه وقنی برحمتک عذاب النار.
 این چند جمله آخرین قسمت از دعای شریف مكارم الاخلاق است .

امام سحاد از پیشگاه مقدس باری تعالی درخواست می نماید: پروردگارا! در دنیا به ما خوبی عطا فرما ودر آخرت نیز به ما خوبی عطا فرما، ودر ظل رحمتت مرا زاعذاب دوزخ مصون ومحفوظ دار.

به خواست خداوند تونا این چند جمله موضوع بحث وسخنرانی امورز است .

قیام قیامت ومكتب پیامبران 

قیام قیامت وبرپاشدن روز جزا یكی از اساسی ترین اركان اعتقادی وایمانی در مكتب آسمانی پیمبران الهی است تمام انبیاء از آمدن چنین روزی خبر داده وانسانهارا به مسئولیتشان در پیشگاه باری تعالی متوجه نموده اند. درقرآن شریف آیات بسیاری است كه مردم را از عالم آخرت وزنده شدن دوباره آنان ورسیدگی به حساب اعمالشان وثواب وعقابی كه در پی دارند، آگاه نموده وخاطر نشان ساخته اند كه شما بیهوده ولغو آفریده نشده اید.

افحسبتم انّما خلقناك عبثا وانّكم الینا لا ترجعون . (594)

آیا پنداشته اید كه ما شما را لغو وبی حساب آفریده ایم وگمان دارید كه به سوی ما باز نمی گردید؟

بشر اسیر محسوس است وقیامت نامحسوس 

بد بختانه بشر دردنیا اسیر محسوسات وملموسات است ، هرچه را كه می شنود، می خواهد ببیند یا آن را لمس نماید، لذا واقعیتهای نامحسوس وحقایق پنهان را نفی می كند یا لااقل با دودلی وتردید آن راتلقی می نماید وامر معاد از این قبیل است . یكی از مشركین قطعه كوچكی از استخوان پوسیده یك انسان مرده را حضور رسول اكرم (ص ) می برد وآن را با دوانگشت خود می فشرد ونرم می گردد، به آن می دمد، درفضا پراكنده می شود. سپس به حضرت عرض می كند:

من یحیی العظام وهی رمیم . قل یحییها الّذی انشاءها اول مرة . (595)

این استخوان پوسیده را چه كسی زنده می كند! بگو آن كس كه اولین بار به وجودش آورده وبه آن حیات بخشیده است .

بشر به طور طبیعی درفكر كمال نامحدود است واندیشه های بی نهایت در سر می پرورد، هرقدر تحصیل علم كند وا زدانش ها آگاهی یابد قانع نمی شود ومی خواهد به تمام دانستنیها واقف گردد، هر قدر مال وثروت گرد آورد، سیر نمی شود وبرای ثروت بیشتر تلاش می كند.

اگر به فرض روزی مالك تمام اموال كره زمین گردد، فكر می كند آیا دراجرام سماوی معادن طلا ونقره وجود دارد یا نه ، واگر دارد چگونه می تواند برآنها دست یابد. آدمی به هر مرتبه سلطه وقدرت پیدا كند، در جستجوی قدرت فزونتر درشعاع بیشتر است . آدمی به زندگی ابدی وپایدار فكر می كند ودر تمنای لذایذ نامحدود وپایان ناپذیر است این تمایل فطری كه با سرشت انسانها آمیخته ودر نهاد آدمیان نهفته است ، آفریده پروردگار حكیم است . باتوجه به اینكه در دنیای محدود وزود گذر تمنیات نامحدود انسانها اغنا نمی گردد وبادر نظر گرفتن این امر كه آفریدگار حكیم عمل لغو نمی كند وتمنیات نامحدود انسانها بی حساب آفریده نشده است ، این سئوال پیش می آید كه خواسته های بی نهایت آدمیان چگونه ودر كجا اغنا می شود. كلام كوتاه معلم بزرگ اسلام ، حضرت علی (ع ) به این پرسش پاسخ می گوید:

قیامت جوابگوی تمنیات نا محدود بشر است 

لكل شئی من الدینا انقضاء وفناء ولكل شئی من الآخرة خلود وبقاء. (596)

علی (ع ) فرموده : برای تمام چیزهایی كه از دنیاست ، پایان وفناست وبرای هرچیزی كه از آخرت است ، ابدیت وبقاء.

مادیون مرگ انسان را همانند مرگ نبات وحیوان می پندارند وآن را به معنای فنا ونابودی آدمی تصور می كنند. ولی پیروان مكتب انبیاء از نظر دینی و روحیون دانشمنداز نظر علمی به بقاء روح عقیده دارند ومی گویند: بارویداد مرگ ، بدن می میرد، در خاك متلاشی می شود ومواد تجزیه شده اش به مخزن طبیعت بر می گردد، ولی روحش باقی وجاودان است وبا مردن بدن از میان نمی رود. علی (ع ) دراین باره نیز چنین فرموده است :

ایّها الناس ! انّا خلقنا وایّاكم للبقاء لاللفناء ولكنّكم من دار الی دار تنقلون . فتزوّدوا لما انت صائرون الیه وخالدون فیه والاسلام . (597)

ای مردم ! ما وشما برای باقی ماندن آفریده شده ایم نه برای فانی شدن ، لكن تغیر مكان می دهید واز خانه ای به خانه دیگر انتقال می یابید پس از این سرای گذران برای عالمی كه رهسپار آن هستید وبرای همیشه در آن می مانید توشه ای بردارید.

دنیا برای آخرت به منزله شكم مادر برای جنین است 

بنابراین ، تمنیات بی نهایت ونامحدود كه درضمیر بشر نهفته است ، لغو آفریده نشده اند وطبق مكتب آسمانی پیامبران الهی آن تمایلات ودر عالم آخرت كه سرای جاودان است اغناء خواهند شد. شكم مادر برای جنین عالمی است قبل از دار دنیا ودنیا برای انسانها عالمی است قبل از عالم آخرت ، اعضاء وجوارح وهمچنین قوا و نیروهایی كه جنین برای زندگی دنیا لازم دارد، طبق نظام حكیمانه خلقت در رحم مادر به وی اعطا می گردد. انسانها نیز درشكم مادر روزگار باید به ششایستگی خود را بسازند وزمینه رفاه وآسایش خویشتن را برای زندگی ابدی عالم آخرت مهیا نمایند، واین معنای كلام علی (ع ) است كه فرمود:ازاین دنیای گذران برای عالم جاودان توشه ای بردارید.

آدمی دارای دو بعداست یكی بعد حیوانی وآن دیگر بعد انسانی . اگر بخواهد طبق كتاب آفرینش خود قدم بردارد، باید همواره متوجه هر دو بعد خویشتن باشذ وبه گونه ای عمل كند كه قوای هر دوبعد را به كمال لایقشان برساند واین منطق حكیمانه اولیای الهی در شرع مقدس اسلام است .

عن كاظم (ع ) لیس منّا من ترك دنیاه لدینه او ترك دینه لدنیاه . (598)

در حدیث امام كاظم (ع ) آمده است كه فرمود: از ما نیست وبه مكتب تربیتی ما بستگی ندارد آن كس دنیای خود رابرای دین خویش ترك گوید یا آنكه دین خود رابرای دنیای خویشتن رها نماید.

روش مومنین پیروی از اولیای دین 

كسانی در دنیا ازنیكی های این سرا ود رآرخت از خوبی های آن سرا بهره مند می شوند كه درایام زندگی وگذران دار تكلیف برای هردو جهان فعالیت می كنند، یك قسمت عمرشان در كارهای دنیوی وتاءمین معاش وجلب لذایذ مشروع صرف می شود وقسمت دیگر درعبادات واجب ومستحب وسایر كارهایی كه موجب رضای باری تعالی است . اینان از روش رسول اكرم (ص ) وائمه معصومین (ع ) پیروی می نمایند، نه دنیا رابرای دین ترك می گویند ونه دین رابرای دنیا از دست می دهند. قرآن شریف درباره این گروهی كه راه حق وصواب را می پیمایند فرموده :

ومنهم من یقول : رب /ّنا آتنا فی الدنیا حسنة وفی الاخرة حسنه وقنا عذاب النار. (599)

بعضی از مسلمانان كه واقع گرا ووظیفه شناس هستند می گویند: بار الها! در دنیا به ما خوبی عطا فرما ودر آخرت نیز از خوبی برخوردارمان نما و ما رااز آتش دوزخ مصون ومحفوظ دار.

گروه دیگری از مسلمانان هستند كه به روز جزاء عقیده دارند واز ثواب وعقاید الهی سخن می گویند، اما به قدری مجذوب دینا وعلایق آن شده اند كه برای خود فرصتی باقی نگذارده اند تا به وظایف دینی خود عمل كنند وبرای آخرت خویش ذخیره ای تهیه نمایند. قرآن شریف در چند مورد ازاین گروه نام برده وبی نصیبی آنان را از حسنات آخرت خاطر نشان فرموده است .

فمن الناس من یقول ربّنا آتنا فی الدنیا وما له فی الاخرة من خلّاق . (600)

بعضی از مردم تنگ نظرند كه فقط از باری تعالی درخواست مطاع دنیا دارند واینان در آخرت فاقد سرمایه فضیلت وكمال اند.

ومن كان یرید حرث الدنیا نوته منها وماله فی الاخرد من نصیب . (601)

كسی كه در دنیا تمام توجه اش معطوف به امور مادی ومنا دنیوی است ، ما خواسته مادیاش به وی اعطامی نماییم ، اما او درقیامت ازذخایر نجات بخش معنوی بهره ای نخواهد داشت .

اسلام دین فطرت واحكامش بر وفق آیین خلقت 

خلاصه ، اسلام دینی است بر وفق فطرت وآیین خلقت ، برنامه اش جمع بین تمایلات حیوانی وتعالی انسانی است . اگر كسی هریك از این دو بعد را نادیده انگارد، برخلاف فطرت عمل كرده واز نظام خلقت سرباز زده است . هم اكنون در دار دنیا گروهی هستند به نام مرتاضین هند كه با اراده واختیار خود به سخت ترین رایضت ها تن می دهند، ازخانه وزندگی ، اززن وفرزند، وازلباس خوب وتغذیه صحیح چشم می پوشند وبه گفته شاعر به جای غذای كامل به یك بادام قانع اند.

دل عاشق به پیغامی بسازد

ریاضت كش به بادامی بسازد

این همه مشقت ها را برای آن تحمل می كنند كه با سركوب نمودن بعد حیوانی خویش به تعالی معنوی وكمال انسانی نایل گردند. درآیین كلیسا نیز مردان راهب وزنان جوان تارك دنیا بسیاراند كه مسیر عادی زندگی را ترك گفته ، ازدواج را یكی ازسنن متقن آفرینش است عملی پلید تلقی نموده واز انجام آن خودداری می كنند وترك دنیا را وسیله نیل به عالیترین مدارج سعادت انسانی خود می پندارند بعضی از مردان وزنان مسلمان نیز گاهی به فكر رهبانیت می افتند وبه منظور دست یافتن به تعالی معنوی وكمال روحانی ، اندیشه ترك لذایذ دنیا در ضمیرشان پدید می آمد وچون افكار خود رابا رسول اكرم (ص ) یا یكی از ائمه درمیان می گذراردند اولیای دین آنان را ازچینین عملی جدا منع می نمودند وبرحذر می داشتند.

اندیشه های نادرست عثمان مظعون 

عن علی علیه السلام انه قال : جاء عثمان بن مظعون الی رسول اللّه صلّی اللّه علیه وآله فقال یا رسول اللّه قد غلبنی حدیث النفس ولم احدّث شیئا حتی استاءمرتك . قال بم حدثتك نفسك یا عثمان ؟ قال : هممت ان اسیح فی الارض . قال : فلا تسح فیها فان سیاحة امتی المساجد. قال : هممت ان احرم اللحم علی نفسی . فقال : لا تفعل فان لاشتبهیه واكله . ولوساءلت اللّه ان یطعمنیه كل یوم لفعل . قال : هممت ان اجب نفسی . قال : یا عثمان ! لیس منّا من فعل ذلك بنفسه ولاباحد. انّ وجاء امتی الصیام . قال : وهممت ان احرم خولة علی نفسی ، یعنی امراته . قال : لا تفعل یا عثمان !

عثمان بن مظعون یكی از مسلمانان ثابت قدم واز اصحاب بزرگوار رسول اكرم (ص ) بود. علی (ع ) فرمود: عثمان بن مظعون حضور پیمبر اكرم (ص ) آمد، عرض كرد: یا رسول اللّه ! افكاری در ضمیرم پدید آمده اما قدمی برنداشتم تا شرفیاب شوم واستجازه نمایم حضرت فرمود: نفست با توچه می گوید؟ عرض كرد: به فكرم آمده كه زن وفرزند را ترك گویم ، ازخانه وزندگی چشم بپوشم ، به جهانگردی وبه سیر وسیاحت بروم . حضرت فرمود: چنین مكن سیاحت امت من در مساجداست . عرض كرد: می خواهم خوردن گوشت رابرخود تحریم كنم . فرمود: چنین مكن بمن به گوشت تمایل دارم ومی خورم ، اگر از خداوند بخواهم هرروز گوشت راطعام من قرار دهد دعایم رامستجاب می فرماید. عرض كرد: یارسول اللّه می خواهم عضو خود راناقص كنم تا فاقد تمایل جنسی شوم . فرمود: عثمان از مانیست وبه مكتب مابستگی ندارد كسی كه چنین عملی رادر مورد خود یادیگری انجام دهد وبی میلی امت من درعمل جنسی باید از راه روزه گرفتن باشد. عرض كرد6 می خواهم آمیزش با همسر خود رابرخویشتن تحریم نمایم . فرمود: چنین مكن .

علی (ع ) وعاصم بن زیاد 

علاءبن زیاد از اصحاب علی (ع ) بود به حضرت از برادرش عاصم بن زیاد شكایت كرد كه ابایی در بر كرده وتارك دنیا شده است . فرمود اورا نزد من آورید. وقتی به حضورش شرفیاب شد.

قال : یا عدی نفسه ! لقد استهام بك الخبیث ، اما رحمته اهلك وولدك ؟ اتری اللّه احلّ لك الطیّبات وهو یكره ان تاءخذها؟ انت اهون علی اللّه من ذلك ؟ قال : یا امیر المومنین ! هذا انت فی خشونة ملبسك وخشوبة ماكلك . قال : ویحك ، انی لست كانت ، انّ اللّه تعالی فرض علی ائمة العدل ان یقدّروا انفسهم بضعفة الناس كئلا یتبیغ بالفقیر فقره .

فرمود: ای دشمنك نفس خود! شیطان سرگردانت نموده است چرا به زن وفرزندت ترحم ننمودی ؟ به نظرت این كه خداوند چیزهای پاكیزه رابر تو حلال نموده كراهت دارد كه تو ازآنها بهره مند شوی ؟ توحقیرتر ازآن هستی كه درباره خداوند چنین بیندیشی عاصم گفت : یاعلی ! شما خود لباسی زبر دربردارید ونانی سخت وخشك می خورید حضرت فرمود: من مانند تونیستم خداوند مقرر داشته كه پیشوایان عدل به زندگی خود را با ضعفای جامعه اندازه گیری كنند تا فقر فقیر موجب هیجانش نشود.

عاصم تصور كرده بود اگر چگونگی زندگی خود را با وضع زندگی امام (ع ) تطبیق دهد راه تعالی راپیموده است حضرت با كمال صراحت عمل او را نادرست خواند وبه وی فهماند كه امام عادل (ع ) به امر باری تعالی وظیفه خاصی را به عهده دارد، باید زندگی خود رابازندگی تهیدستان تطبیق دهد تافقر درضمیر فقرا موجب تهییج نشود.

نفی رهبانیت در اسلام 

وفی الخبر:لارهبانیة ولاتبتّل فی الاسلام . (602)

در حدیث آمده كه رهبانیت وتبتل در اسلام نیست .

مجمع البحرین پس از ذكر حدیث می گوید:

اراد بالتبتّل الانقطاع عن الدینا وترك النكاح .

مراد از تبتل منقطع شدن از دنیا وترك زناشویی است .

انّ امراءة ساءلت ابا جعفر (ع ). فقالت : اصلحك اللّه ، انّی متبتلة . فقال لها: وماالتبتّل عندك ؟ قالت : لا ارید التزویج ابدا. قال : ولم ؟قال : التمس فی ذلك الفضل . فقال : انصرفی ، فلو كان فی ذلك فضل لكانت فاطمه علیها السلام احق به منك ، انه لیس احد یسبقها الی الفضل . (603)

زنی به محضر امام باقر(ع ) شرفیاب شد پس از دعا درباره آن حضرت عرض كرد من متبتله هستم . فرمود: مرادت ازتبتل چیست ؟ گفت : اراده ام این است كه هرگز ازدواج ننمایم . فرمود: برای چه ؟ پاسخ داد: می خواهم از راه این عمل به فضل وبرتری دست یابم . حضرت فرمود:از این تصمیمت منصرف شوداگر دراین كار فضیلتی وجود می داشت برای نیل به آن حضرت فاطمه (ع ) از تو شایسته تر بود، بی گمان احدی در فضیلت بر اوپیشی ندارد.

اسلام وتعادل دین ودنیا 

از چند حدیثی كه معروض افتاد، این نتیجه به دست آمد كه رهبانیت برای مرد وزن ومسلمان به هر صورت كه باشد ممنوع است اسلام اجازه نمی دهد كه مسلمانان به نام ترك دنیا، همسر وفرزندان خویش را ترك گویند، خوردن غذاهای پاك رابر خود حرام دارند، از انتخاب همسر وآمیزش جنسی خودداری نمایند. خلاصه مسلمان حق ندارد به نام تعالی معنوی واحیای شاءن انسانی دنیای خویش را نادیده انگارد وغراض خود را واپس زند بلكه باید در دنیا ودین ، مماده ومعنا، وحیوانیت وانسانیت را به موازات هم مورد توجه قراردهد. وهریك رادر جای خود اغناء نماید. مسلمان موظف است در دار تكلیف جمع بین دنیا وآخرت نماید وهیچ یك رابردیگری ترك نگوید وباید موازنه وتعادل را در اعمال دینی و دنیوی رعایت كند ومتوجه باشد كه در هیچ یك از امور مربوط به آن دو زیاده روی ننماید ودراین باره نیز روایاتی از اولیای گرامی اسلام رسیده كه دراینجا پاره ای ازآنها ذكر می شود.

عن ابیعبداللّه (ع ) قال : قال رسول اللّه (ص )، یا علی انّ هذا الدین متین فاوغل فیه برفق ولاتبغض الی نفسك عبادته ربك ، فانّ المنبط (یعنی المنفرط) لاظهرا ابقی ولاارضا قطع . فاعمل من یرجوا من یموت هرما واحذر حذر من یتخوف عن یموت غدا. (604)

امام صادق (ع ) حدیث نمود كه رسول اكرم (ص ) به علی (ع ) فرمود: ای علی ! دین مقدس اسلام محكم ومتین است بارفق ومدارا درآن حركت كن وبه گونه ای عمل منما كه نفس خود رادشمن عبادت پروردگار بنمایی . مسافری كه در پیمودن راه افراط نموده ، نه برای مركب توانی باقی گذارده ونه راهی را طی كرده است . دردین عمل كن مانند كسی كه امیدوار است درپیری بمیرد، یعنی وقت زیاد دارد وبرحذر باش مانند كسی كه خائف است فردا بمیرد یعنی جز فرصتی كوتاه در اختیار ندارد.

عبادت خالی ازافراط وتفریط 

عن ابی بصیر ابیعبداللّه علیه السلام قال : مرّبی ابی وانا بالطواف وانا حدث وقد اجتهدت فی العبادة .فرآنی وانا اتصاب عرفا. فقال لی : یا جعفر! یابنیّ! انّ اللّه اذا احبّ عبدا ادخله الجنّ ورضی عنه بالیسیر. (605)

ابی بصیر از امام صادق (ع ) حدیث نموده كه فرمود: پدرم در طواف برمن گذر كرد. من جوان بودم ودرعبادت مجاهده بسیار می كردم . مرا دید درحالی كه عرق می ریختم . به من فرمود: فرزند! خداوند وقتی بنده ای رادوست داشته باشد، اورابه بهشت می برد واز عبادت كم ومحدود او راضی می شود.

روایات بسیاری از اولیای گرامی اسلام رسیده است كه در آنها به مسلمانان توصیه شده در عبادات زیاده روی وافراط ننمایند. اعمال دینی را به طور متعادل انجامم ده ود راینجابه دو روایتی كه مذكرو افتا اكتفا می شود.

مومن واعتدال در امور دنیا 

در باره امور مربوط به دنیا اخباری از اولیای دین رسیده كه مسلمانان را به اعتدال فرا خوانده ومراتب كراهت وناخشنودی خویش را در توسعه های غیر ضروری وتجمل گرایی نسبت به امور مختلف زندگی ، ابراز نموده اند وبرای آگاهی بیشتر شنوندگان دراین جا بعضی ازآن روایات به عرض می رسد:

علی (ع ) در بصره برای عیادت علاء بن زیاد حارثی كه از اصحابش بود به منزل او رفت . وقتی چشمش به وسعت خانه وی افتاد فرمود:

ما كنت تصنع بسعة هذه الدار فی الدنیا وانت الیها فی الاخرة كنت احوج وبلی ان شئت بلغت بها الاخرة تقری فیها الضعیف وتصل فیها الرحم وتطلع منها الحقوق مطالعها فاذا انت قد بلغت بها الاخرة . (606)

فرمود: تو در دنیا به این خانه وسیع چه نیازی داری با آنكه درآخرت نیازت بیشتر است سپس فرمود بلی اگر بخواهی از راه این خانه وسیع به آخرت برسی باید مهمان دعوت كنی وازآنهاپذیرایی نمایی ، صله رحم وارحام خود را به این منزل بخوانی یا این ونزل دیدگاهی باشد برای اظهار حق واز این راه حقوق صاحبان حق ارآشكار نمایی دراین صورت با داشتن این خانه وسیع به آخرت دست یافته ای .

احساس برتری و تفوق براثر افزایش مال ،كثرت اولاد، وسعت منزل ، ساختمان مجلل ، اساس بیت گران قیمت ، تجمل در لباس ودیگر اموری از این قبیل ، می تواند در ضمیر افراد ضعیف النفس اثر نامطلوب بگذارد معنویتشان را ضعیف كند ورفته رفته یاد خداوند را از صفحه خاطرشان بزداید. قرآن دراین باره با اهل ایمان سخن گفته وآنان را ازاین خطربرحذر فرموده است :

یا ایّها الّذین آمنوا لا تهلكم اموالكم ولا اولدكم عن ذكراللّه ومن یفعل ذلك فاولئك هم الخاصرون . (607)

ای كسانی كه ایمان آورذه اید متوجه باشید كه علاقه به مال واولاد شماراازیاد باری تعالی غافل نكند وكسانی كه چنین كنند وموجبات غفلت خود رافراهم آورند، زیان كارند.

معیار قدر ومنزلت انسان 

درمقابل این افرادضعیف النفس كه افزایش سرمایه های دنیوی رابرای خود معیار برتری وتفوق می پندارند، افرادی بزرگواری یافت می شوند كه هرگز ارزش شخصیت خود را با امور مادی نمی سنجند.

قیل للامام الباقر(ع ): من اعظم الناس قدرا؟ قال (ع ): من لم یرالدینا لنفسه قدرا. (608)

از امام باقر سئوال شد منزلت كدام انسان برتر وبالاتر ازهمه مردم است ؟ فرمود: كسی كه دنیا رابرای خود مایه قدرومنزلت نبیند.

گاهی زیاده روی وافراط در امور دنیوی نه فقط به توازن مادی ومعنوی انسان آسیب می رساندبلكه ممكن است در مواقعی موجب ایذاء دگران گردد ومایه ناراحتی برادران دینی شود ونمونه ای ازاین عمل درحدیث آمده است .رسول اكرم (ص ) عذاب قیامت كسی را بیان نمود كه دردنیابنایی رابه منظور ریا پایه گذاری میكند.

قیل یا رسول اللّه ! كیف یابنی ! ریاءوسمعت ؟ قال : یبنی فضلا علی ما یكفیه استطاله منه علی جیرانه ومباهاة لا خوانه . (609)

عرض شد یا رسول اللّه ! چگونه بنای ریاء وسمعه می سازد؟ فرمود: ساختمان مرتفعی رابنیان می نهد كه بیش از حد احتیاج وزاید از كفاف اوست واین ساختمان مرتفع به همسایگان زیان می رساند وآنان را ازنور آفتاب محروم می كند بعلاوه می خواند بااین عمل به برادران دینی خود فخر فروشی نماید.

موازنه بین بعد حیوانی وانسانی 

نتیجه مجموع بحث آن شد كه بشر دارای دوبعداست یكی بعد حیوانی وآن دیگر بعد انسانی پیروی از كتاب خلقت ونظام آفرینش ایجاب می كند كه آدمی برنامه زندگی رابه گونه ای تنظیم كند كه عملا هردو بعد مورد توجهش باشد، نه به رهبانیت گرایش یابد كه بعد حیوانیش پایمال گردد، نه تمام سعی وجدیتش را صرف دنیا نماید واز انسان بودن خود غافل شود واین برنامه دین فطری اسلام وخط مشی مسلمانان راستین است .

عن النبی (ص ): اعظم الناس هما المومن ، یهتم بامر ادنیا وامر آخرته . (610)

رسول اكرم (ص ) فرمود: بلند همت ترین مردم افراد باایمان اند كه سعی خود را در امر دنیا وآخرت به كار می برند وبرای هردو فعالیت می نمایند.

این گروه اند كه حق دارند درمقام دعا به پیشگاه خدا عرض كنند:

ربّنا آتنا فی الدنیا حسنة وفی الاخرة حسنة . (611)

پروردگارا! دردنیا با حسنات اعطا نما ودر آخرت نیز ماراازاعطای حسنات آن عالم برخوردار فرما.

عن ابیعبداللّه (ع ) فی قوله عزّ وجلّ:ربّنا آتنا فی الدنیا حسنة وفی الاخرة حسنة قال : رضوان اللّه والجنة فی الاخرة والسعة فی الرزق والمعاش وحسن الخلق فی الدنیا. (612)

امام صادق (ع ) درتبیین این آیه فرموده است رضوان خدا وبهشت خلد درآخرت است وگشایش رزق ، توسعه معاش وحسن خلق در دنیاست .

معنی حسنه دردنیاو آخرت 

بزرگترین حسنه درعالم آخرت ، رضوان باری تعالی است واین حسنه نصیب كسانی می شود كه دردنیا برای آخرت كار می كنند، ازاوامر باری تعالی اطاعت می نمایند واز منهیاتش اجتناب می ورزند. ازجمله حسنات بزرگ دنیا، توسعه معاش وحسن خلق است كه در كلام امام (ع ) آمده این دوحسنه نیز در دنیا نصیب كسانی می شود كه برای كسب روز فعالیت دارند ووظیفه خود راانجام می دهند وسربار مردم نیستند ودرتخلق به اخلاق خوب مجاهده می نمایند وخود رابه سجایای انسانی عادت می دهند وبا مردم به خوبی معاشرت می كنند وبرای نیل به سایر حسنات دنیا آن طور كه باید وشاید فعالیت دارند.

حضرت علی بن الحسین (ع ) دعای شریف مكارم الاخلاق را با آیه ای از قرآن شریف كه محتوای آن بهترین وعالیترین درخواست سعادت است پایان داده و عرض می كند :

وآتنا فی الدنیا حسنة وفی الاخرة حسنة

پروردگارا! به ما دردنیا حسنه عطا فرما ودر آخرت نیز از حسنه برخوردارمان نما.

امام سجاد(ع ) یكی از شایسته تری انسانهایی است كه طبق دستور باری تعالی متوجه دنیا وآخرت خویش بود و برای هردو سعی وتلاش می نمود وعملا قدم بر می داشت . چنین انسان مطیع از اوامر الهی حق دارد بگوید وآتنا فی الدنیاحسنة وفی الاخرة حسنة .

امام سجاد(ع ) وادب درگفتار 

درقرآن شریف خاصه مسلمانان وظیفه شناس كه درباره خود دعای جمعی دارند، حاوی سه مطلب است : اول حسنه دنیا، دوم حسنه آخرت ، سوم مصونیت ازآتش دوزخ . امام (ع ) جمله اول ودوم را كه درقرآن كریم آمده برای عموم برادران دینی خود درخواست نموده ودر كلام خود آورده است اما جمله سوم را كه مصونیت است فقط برای خود درخواست نموده وبه جای آنكه بگوید:

وقنا عذاب النار.

پروردگارا! ماراازآتش دوزخ مصون ومحفوظ بدار.

عرض می كند:

وقنی برحمتك عذاب النار.

بار الها! مرابه رحمت خود ازعذاب آتش مصون بدار.

مصونیت از عذاب رابرای خود تقاضا كرده تا كسانی از گفته حضرت برداشت غیر صحیح ننمایند ونگویند كه امام مسلمانان را شایسته عذاب دوزخ دانسته وبرای نجات آنان دعا میكند. ناگفته نماند كه امام (ع ) كلمه رحمت را درجمله سوم دعا اضافه نموده وبه پیشگاه الهی عرض می كند:

وقنی برحمتك عذاب النار.

بار الها! مرابه رحمت خود ازعذاب آتش مصون بدار.

برای آنكه استمداد امام (ع ) از رحمت الهی است بعلاوه با این عبارت به پیروان خود می فهماند كه رهایی ازعذاب دوزخ تنها بافضل ورحمت خداوند میسراست .